۱۳۸۹ مرداد ۱۴, پنجشنبه

وردکی

یک وردکی داخل یک دوکان می شود و به فروشنده می گوید برادر قیمت این تلویزیون چند است دوکاندار میپر سد برادر وردکی هستی؟ وردکی قهر می شود و از دوکان بیرون میرود و با لباس شیک و پاک بر میگردد و باز میپرسید برادر این تلویزیون قیمتش چند است؟ دوکاندار باز میپرسد برادر از وردک هستی؟ وردکی باز قهر می شود که باز شناخت می رودو مدت سه سال اروپا می رود تا تغیر لباس طرز گفتار و همه و همه اش دهد .وقت بعداز سه سال می اید و میپرسد باز همان دوکاندار می گوید که وردکی هستی؟ وردکی این بار از حد بیشتر قهر می شود و میپرسد که شما از کجا مرا شناختید ؟ دوکاندار می گوید برادر این را که شما می گویید تلویزین این تلویزیون نیست ماشین کالا شویی است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر